ماریا اگنسی (یا انیزی) ریاضیدان ایتالیایی و نویسنده کتاب «بنیادهای تحلیلی[1]» است، اولین کتاب جامع درسی که هم حساب دیفرانسیل و هم حساب انتگرال را پوشش می داد، این کتاب اولین اثر ریاضیاتی نوشته شده توسط یک زن است که تا به امروز باقی مانده. ریاضیدان هلندی، دیرک یان استرویک از اگنسی به عنوان «اولین ریاضیدان مهم زن پس از هیپاتیا (قرن پنجم)» یاد می کند.
اگنسی کودکی بسیار باهوش بود، در 13 سالگی دست کم به هفت زبان صحبت می کرد. در طول زندگیاش اغلب از تعاملات اجتماعی پرهیز می کرد و خود را کاملا وقف مطالعه ریاضیات و مذهب کرده بود. کلیفورد تروسدل می نویسد «او از پدرش اجازه خواست تا راهب شود، وحشتناک بود که عزیزترین فرزندش می خواست او را ترک کند، پدر به او التماس کرد که نظرش را تغییر دهد» او نیز موافقت کرد تا جایی که بتواند یک زندگی نسبتا گوشه گیرانه داشته باشد همراه با پدر زندگی کند.
انتشار کتاب بنیادهای تحلیلی شوری را در دنیای آکادمیک برانگیختت، کمیته آکادمی علوم در پاریس در این باره مینویسد «فروکاستن اکتشافات پراکنده ریاضیدانان مدرن که اغلب با روش های مختلف ارائه می شوند به یک روش یکپارچه مهارت و هوشمندی بسیاری می طلبد، ترتیب و وضوح و دقت در همه بخش های این کار حاکم است، ما این کار را به عنوان کاملترین و بهترین رساله نوشته شده محترم می شماریم.» کتاب همچنین شامل بحثی درمورد منحنی درجه سه است که امروز به «جادوگر اگنسی[2]» معروف است، این منحنی به فرم (y=8xa³/(x²+4a² بیان می شود.
نماینده آکادمی بولونیا به اگنسی پیشنهاد کرسی ریاضیات در دانشگاه بولونیا را می دهد، بر اساس برخی از گزارش ها او هیچوقت به بولونیا نرفت چرا که در آن زمان خود را کاملا وقف مذهب و امور خیریه کرده بود. با این حال این اتفاق او را دومین زن مدرس دانشگاه می ساخت چرا که اولین زن لورا باسی(1711-1778) بود. اگنسی همه پولهایش را خرج کمک به مستمندان کرد، در نهایت در فقر کامل در یک یتیم خانه جان سپرد.
[1] #Analytical_Institutions
[2] #Witch_of_Agnesi
واژه حونی[1] (یا مارپیج) معمولا برای توصیف یک منحنی هندسی
بکار میرود که دور یک نقطه یا محور می چرخد و از آن دور میشود. وقتی به
مصداق های مارپیچی فکر میکنیم هم تصوری ازعناصر زمینی به ذهنمان می آید و
هم چیزهای فراطبیعی و مرموز- مانند ساقه های پیچ خورده لطیف سرخس، شکل جمع
شده ی بازوی یک اختاپوس، مرگ یک هزارپا که دور خود حلقه زده، شکل حونی
روده ی زرافه، شکل زبان یک پروانه و یا مقطع طوماری که پیچیده شده. مارپیچ
ها دارای یک نوع زیبایی ساده ای هستند، انسان از ساختار مارپیچی در هنر و
ساخت ابزار بهره بسیار برده، و همچنین طبیعت در خلق بسیاری از ساختارهای
حیات.
بحثهای ریاضیاتی راجع به ساده ترین شکل حونی،
مربوط به حونی ارشمیدس می باشد که در سال 250 قبل از میلاد در کتابش تحت
عنوان درباره مارپیچ ها[2] برای اولین بار مطرح شد. این حونی را می توان
با معادله(قطبی) زیر بیان کرد:
r=a+bθ
که
پارامتر a مربوط به چرخش حونی است و پارامتر b فاصله بین پیچش های
متوالی را کنترل می کند. حونی های رایج از نوع ارشمیدسی معمولا در جاهای
مختلف دیده می شود: فنرهای محکم و بزرگ، لبه قالی های پیچیده شده و پیچش
های زینتی در جواهرات. تبدیل حرکت چرخشی به حرکت خطی در ماشین های خیاطی را
میتوان به عنوان کاربرد عملی حونی ارشمیدسی مثال زد. فنرها با پیچش
ارشمیدسی بخاطر قابلیتشان در پاسخ به هر دو نیروی پیچشی و انتقالی جالب
توجه هستند.
موارد زیر را میتوان به عنوان نمونه های
باستانی استفاده از حونی ارشمیدسی مثال زد: هزارتوهای پیچشی[3]، سفال های
حونی طراحی شده در قرن ششم قبل از میلاد، دکوراسیون مربوط به آثار
باستانی آلتایی، حکاکی های مربوط به عصر برنز[4]، تزئینات طوماری شکل در
اسناد و نوشته های ایرلندی. کارهای هنری تبتی تانگا[5] که شامل نقاشی هایی
مربوط به آیین بودا میباشد که گاهی آنها در صومعه ها آویزان می کردند. در
واقع مارپیچ یک نماد همیشه حاضر در جهان باستان بوده است، استفاده مکرر این
نماد در گورستان ها گویای این امر است که این نماد نشانگر چرخه حیات، مرگ و
تولد است، فرایندی که پیوسته تکرار میشود مانند طلوع و غروب خورشید. .
[1] #Sprial
[2] #On_Spirals
[3] #Sprial_Maze
[4] #Bronze_Age
[5] #Tibetan_Tanka
درباره این سایت